من ایرانی هستم..
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود..سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد..پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می آید و میگوید :تو یک قهرمانی...
فردا در روزنامه ها می نویسند :
یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد!
اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم!
پس روزنامه های صبح می نویسند:
امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد!!
آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم!!
از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی ؟
««« من ایرانی هستم »»»
فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!!!
فرض کنید زندگی یک بازی است!!
قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید
جنس
یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند . پر واضح است
که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا
خواهد آمد ، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد
میشوند.
او در ادامه میگوید : " آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است
کار
را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود
دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای که از هم پاشید
دیگر جمع نمیشود، سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی
ندارد!!!
از شخصی پرسیدند: روزها و شب هایت چگونه می گذرد؟
با ناراحتی جواب داد: چه بگویم! امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه ی سفالی که یادگار سیصد ساله ی اجدادم بود بفروشم و نانی تهیه کنم..!
گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و تو اینگونه ناشکری می کنی؟
روزی یک مرد ثروتمند ،
پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند ،
چقدر فقیر هستند.
آنها یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.
در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید :
نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد: عالی بود پدر …
پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: فکر کنم.
پدر پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت :
فهمیدم که ما در خانه ، یک سگ داریم و آنها ۴ تا .
ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است.
در پایان حرف های پسر زبان مرد بند آمده بود ،
پسر اضافه کرد:
متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم…
پسر
کوچکی برای مادربزرگش توضیح میداد که چگونه همهچیز ایراد دارد... مدرسه،
خانواده، دوستان و... مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید
که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم.
روغن
چطور؟ نه! و حالا دو تا تخممرغ. نه مادربزرگ! آرد چی؟ از آرد خوشت
میآید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ! حالم از همهشان به هم میخورد.
بله،
همه این چیزها به تنهایی بد بهنظر میرسند اما وقتی بهدرستی با هم مخلوط
شوند، یک کیک خوشمزه درست میشود. خداوند هم بههمین ترتیب عمل میکند.
خیلی از اوقات تعجب میکنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی
را بگذرانیم اما او میداند که وقتی همه این سختیها را به درستی در کنار
هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در
نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوقالعاده میرسند.
دیدن مشخصات کامل کامپیوتر شما
اگر درباره ی اطلاعات کامپیوتر خود (مانند : مقدار گرافیک،هارد ، و یا رم)اطلاعاتی میخواهید ترفند زیر را بخوانید :
وارد Startشده و Run ر انتخاب کنید . درون کادر msinfo32 را وارد کنید و Enter را فشار دهید .
روش دوم : (بهتر و موثر تر)
این روش خیلی بهتر و موثر تر از روش اول است زیرا اطلاعاتی که این روش به
ما می دهد خیلی جامع تر و بیشتر است. میریم تا کار رو شروع کنیم :
ابتدا وارد منوی Start شده و Run را انتخاب کنید . درون کادر عبارت DXDIAG
را تایپ کردن و Enter را فشار دهید . حالا اطلاعاتی را می بینید ... این
اطلاعات کامپیوتر شماست ...
این پیغام، پیغامی بسیار آزاردهنده است که مطمئناً بسیاری از افراد با آن روبرو شدهاند. این پیغام که در هنگام کار کردن با ویندوز در معرض دید قرار میگیرد، نشان دهنده ی آن است که یکی از پورتهایی که به تازگی استفاده شده، بصورت کامل توسط کامپیوتر و سیستم عامل شناخته نشده و ممکن است بطور ناقص کار کند. خوب، قطعاً اولین واکنشی که باید توسط یک کاربر صورت پذیرد، اطمینان از سالم بودن دستگاهی است که قصد برقراری ارتباط با کامپیوتر را دارد.
اما مشکلی که خود من هم چند روز پیش با آن درگیر بودم، پیغام عدم شناسایی دستگاه وصل شده است؛ درصورتی که دستگاه تقریباً بصورت خوب کار میکند؛ حتی هنگام اتصال دستگاه موبایل، بطور کامل شارژ میشود؛ یعنی برق به آن ها میرسد! خوب، پس راه حل آن چیست؟
راه حلی که ارائه شده، بسیار بسیار ساده بوده و هیچ نیازی به Un-Install کردن درایور دستگاه، اعمال تغییرات در ریجستری و… نیست! فقط و فقط کامپیوتر خود را از منبع برق جدا کنید! دقت کنید که خاموش کردن به تنهایی چاره ساز نیست؛ کامپیوترهای مدرن اگرچه در ظاهر خاموش میشوند، اما درواقع هنوز MotherBoard در حال استفاده از منبع برق میباشد.
البته لازم به ذکر است که بدلیل آنکه MotherBoard -همانطور که از نامش هم پیداست- محلی است که تمامی قطعات سخت افزاری به آن متصل میشوند که پورتهای USB هم یکی از آنهاست، بعضی مواقع نیاز دارد که خاموش-روشن شود. (اصطلاحاً reboot شود.) درواقع این reboot شدن، باعث میشود که Micro-Processor، درایوهای لازم را از نو اجرا کند و پورتهای USB مجدداً شروع بکار کنند.
پس برای جمع بندی، کافیست که کامپیوتر خود را خاموش کرده، اگر سیستم شما از نوع Desktop PC است، آن را از پریز برق جدا کنید و اگر از نوع Laptop است، علاوه بر جدا سازی از پریز برق (درصورت اتصال،) حتی باطری آن را نیز از دستگاه جدا کرده و مجدداً وصل نمایید. سپس مجدداً سیستم را راه اندازی کنید و متوجه خواهید شد که مشکل کاملاً حل شده است.