روش های موثر مطالعه

روش های موثر مطالعه

 -1نوشتن: این یک روش نادرست مطالعه است. مطالعه، فرآیندی فعال و پویا است و برای رسیدن به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند. باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلندبلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز، خصوصاً قبل از امتحان، بتوان از روی نوشته‌ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجدداً به‌‌خاطر سپرد.

2- خط کشیدن زیر نکات مهم: این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست زیرا در این روش بعضی از افراد به‌جای آن‌که تمرکز و توجه بر یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می‌گردد. حداقل، روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملاً درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آن‌که در کتاب به‌دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن‌ها را خط بکشند.

3- حاشیه‌نویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی باز هم روشی کامل برای درک مطالب و خواندن کتاب های درسی نیست ولی می‌تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.

4- خلاصه‌نویسی: در این روش شما مطالب را می‌خوانید و آنچه را که فرا گرفته اید به صورت خلاصه دردفتری یادداشت می‌کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روش‌های قبلی بهتر می‌باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آن‌ها را یادداشت می‌کنید اما بازهم بهترین روش نیست.

5- کلیدبرداری: کلیدبرداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است. در این روش شما بعد از درک مطالب، به‌صورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می‌کنید و درواقع کلمه‌ی کلیدی کوتاه‌ترین، راحت‌ترین، بهترین و پرمعناترین کلمه‌ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله به خاطر آورده می‌شود.

6- خلاقیت و طرح شبکه‌ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری -خصوصاً فراگیری مطالب درسی- است. در این روش شما مطالب را می‌خوانید، بعد از درک حقیقی آن‌ها نکات مهم را به زبان خودتان و به‌صورت کلیدی یادداشت می‌کنید و سپس کلمات کلیدی را روی طرح شبکه‌ای مغز می‌نویسید (درواقع نوشته‌های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می‌کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می‌کنید) تا در دفعات بعد به جای دوباره‌خوانی کتاب، فقط با دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه‌ای مغز، آن‌ها را خیلی سریع مرور می کنید. این روش میزان موفقیت مطالعه بخصوص مطالعات تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش می‌دهد و خواندن را بسیار آسان می‌کند و بازدهی مطالعه را افزایش می‌دهد.

 

ده روش برای ایجاد انگیزش در دانش آموزان

ده روش برای ایجاد انگیزش در دانش آموزان

1. بیان دقیق انتظارات در آغاز درس، با توجه به هدف های آموزشی

این نکته که دانش آموز بداند معلم چه انتظاراتی از او دارد و هدف کاملاً برای او روشن باشد، بی شک به بهبود یادگیری و افزایش علاقه در یادگیرندگان کمک خواهد کرد. پژوهش های انجام شده نشان داده اند یادگیرندگانی که از هدف های درس و آموزش اطلاعی ندارند، به خوبی یادگیرندگانی که معلم قبل از شروع درس انتظارات خود را به ایشان می گوید و آنان را از هدف های درس آگاه می سازد، در پیشرفت درس موفق نمی شوند.

 

2. استفاده از تشویق های کلامی در شرایط لازم

در بسیاری مواقع، تشویق های کلامی معلم از دیگر انواع تشویق، مؤثرتر است و تأثیر بسیار زیادی بر عملکرد دانش آموز دارد، چون بلافاصله پس از یک رفتار خوشایند رخ می دهد. استفاده از واژه هایی چون: «خوب»، «عالی»، «آفرین» و «خیلی خوب» پس از عملکرد درست دانش آموز، از تدبیرهای مؤثر انگیزشی است. مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد. هم چنین معلم باید به اندازه ی لازم دانش آموزان را ستایش و تشویق کند. اگر تشویق بیش از حد باشد، اثر مثبت خود را از دست می دهد و از خاصیت تقویت کنندگی آن کم می شود.

 

3. بهره گیری از آزمون و نمره

نمره های ارزشیابی هایی که معلمان از دانش آموزان به عمل می آورند، ارزش انگیزشی زیادی دارند، زیرا این نمره ها با پاداش هایی چون: تأیید معلم و پدر و مادر، ارتقا به کلاس بالاتر، ورود به دانشگاه و رضایت از عملکرد خود، همراه اند. به ویژه اگر این نمره ها به صورت مستمر و ماهانه همراه با بازخورد به اطلاع سرپرست دانش آموزان رسانده شود، در افزایش انگیزش دانش آموزان اثر مثبتی دارد. بنابراین معلم می تواند با اجرای آزمون های هدفمند، سطح انگیزشی یادگیرندگان را بالا ببرد. با این حال نکته ای را که باید درباره ی امتحانات گوناگون در نظر داشت، این است که از آن ها به عنوان وسیله ای برای اطلاع دانش آموزان از نحوه ی عملکرد و میزان یادگیری شان استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای تهدید و تنبیه آنان.

 

4. استفاده از خاصیت برانگیختگی مطالب

هر اندازه مطالب ارائه شده، جدید، پر معنی و تعجب بر انگیز باشد، باعث افزایش سطح برانگیختگی و هم چنین عامل تحریک حس کنجکاوی در دانش آموزان می شود. با توجه به این موضوع، معلم می تواند با ارائه ی مطالبی که ویژگی های برانگیختگی دارد، در دانش آموزان ایجاد انگیزه کند. مطلبی که برای دانش آموز نو و معنی دار باشد، شوق یادگیری و دانستن را در او افزایش می دهد و میل و رغبت او را به یادگیری بیشتر خواهد کرد.

 

5. ارائه ی مطالب آموزشی از ساده به دشوار

ارائه ی مطلب از ساده به مشکل باعث می شود، دانش آموز در ابتدا به موفقیت هایی دست بیابد. این موفقیت اولیه موجب می شود، دانش آموز اعتماد به نفس بیشتری کسب کند. همین امر، تحرک و انگیزشی در او ایجاد می کند تا برای یادگیری متن های دشوارتر بعدی آماده شود. برعکس، چنان چه مواد آموزشی در ابتدا به صورت مشکل ارائه شوند، ممکن است شکست و ناکامی را در دانش آموز به دنبال داشته باشد و به دنبال آن دلسردی و بی انگیزگی در او ایجاد شود. نیز باید گفت، موفقیت آغازین دانش آموز، موجب دریافت تشویق هایی از سوی معلمان و پدر و مادر خواهد شد و این خود، به افزایش انگیزه برای یادگیری بیشتر در دانش آموزان می انجامد.

 

6. کاربرد مثال های آشنا هنگام آموزش مطالب تازه و استفاده از موقعیت های تازه هنگام کاربرد مطالب آموخته شده

برای این که علاقه ی دانش آموزان به یادگیری بیشتر شود، به طوری که دانش آموز خود با میل و رغبت پی گیر مطلب شود، بهتر است معلم به هنگام آموزش مطالب تازه، از مثال های ملموس و آشنا استفاده کند. استفاده از مثال های شناخته شده، ذهن دانش آموز را تحریک می کند و علاقه به جریان یادگیری را در او افزایش می دهد. زمانی که می خواهید مطالب آموخته شده حالت کاربردی داشته باشد، بهتر است آن ها را در موقعیت های تازه به کار ببرید؛ زیرا استفاده از موقعیت های تازه باعث می شود، دانش آموز از حالت کسلی که در اثر یکنواختی برایش ایجاد شده است، خارج شود و با میل و علاقه در جریان یادگیری قرار بگیرد.

 

7. بهره بردن از روش های متنوع آموزشی

ایفای نقش، بحث گروهی، پرسش و پاسخ، گزارش انفرادی و گروهی، و هر تدبیر دیگری که دانش آموزان را در فعالیت یادگیری شرکت دهد، به مقدار زیادی انگیزه ی آنان را بالا می برد. خسته کننده ترین روش آموزشی آن است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و فرصت هیچ گونه فعالیت و اظهار نظری را به دانش آموزان ندهد. پژوهش های متعدد نشان داده است، یکی از بهترین راه های ایجاد انگیزه در یادگیرندگان، شرکت دادن ایشان در فعالیت های کلاسی است.

 

8. کاستن از پیامدهای منفی مشارکت یادگیرندگان در فعالیت های یادگیری

برای این که دانش آموزان بتوانند در امر یادگیری شرکت فعال داشته باشند، به پاداش و یا تقویت مثبت از طرف معلم خود نیاز دارند. اگر دانش آموزی که به قدر توانایی خود سعی در مشارکت کلاس و یادگیری دارد، از طرف معلم مورد توجه قرار گیرد و معلم بتواند از طریق تقویت مثبت، این رفتار را در او تقویت کند، این کار موجب انگیزش بیشتر دانش آموز خواهد شد. چرا که تقویت مثبت، بهترین و مؤثرترین روش تثبیت رفتار و مهم ترین عامل ادامه ی رفتارهای انسان در زندگی روزانه است. برای این منظور، معلم باید بکوشد از پیامدهای آزارنده جلوگیری کند. بعضی از عواملی که ممکن است در جریان یادگیری باعث دلسردی دانش آموزان شود، عبارت است از:

 

فنون ایجاد انگیزه در دانش آموزان

* بی توجهی معلم به علاقه، رغبت و استعداد دانش آموزان.

* استفاده ی محض از روش های تدریس سنتی مانند حفظ و تکرار و یا سخنرانی و عدم برانگیختگی حس کنجکاوی دانش آموزان.

* مجبور ساختن دانش آموزان به انجام تکالیفی که سطح دشواری شان خارج از توانایی آن ها است.

* از دست دادن حس اعتماد به نفس در نتیجه ی شکست در حل مسائل و یا انجام فعالیت های یادگیری.

* گرفتن نمره ی کم در امتحانی که معلم قبلاً محتوای آن را آموزش نداده است.

* مجبور ساختن دانش آموز به رقابت با کسانی که از او توانایی بیشتری دارند.

* بی توجهی معلم به کوشش های دانش آموزان.

* مجبور ساختن دانش آموزان به ساکت و آرام نشستن در کلاس و گوش دادن به سخنرانی های خسته کننده ی معلم.

 

9. دادن تکلیف هایی که نه خیلی ساده اند و نه خیلی دشوار

معمولاً دانش آموزانی که انگیزه ی پیشرفت بیشتری دارند، به دنبال تکلیف هایی می روند که با مقداری تفکر و پیچیدگی همراه باشد و آن ها را به فعالیت وادارد. این نوع تکالیف، اگر درست و به جا ارائه شوند، به اعتماد به نفس در دانش آموز خواهد انجامید. حال اگر این تکلیف ها بسیار ساده و پیش پا افتاده باشند، چنین احساسی ایجاد نخواهد شد. هم چنین اگر تکالیف بسیار دشوار باشند، احتمال شکست و ناکامی و به دنبال آن عدم اعتماد به نفس را در او ایجاد خواهد کرد. بنابراین، سطح دشواری تکلیف های درسی باید با سطح توانایی و یادگیری دانش آموز منطبق باشد تا او بتواند با تلاش و کوششی که به خرج می دهد، از عهده ی انجام تکالیف برآید و انگیزه ی یادگیری اش افزایش یابد.

 

10. ارائه ی مطالب تا حد ممکن به صورت معنی دار و در ارتباط با موقعیت های واقعی زندگی

بر اساس اعتقاد و یافته های روان شناسان، انگیزه ی واقعی انسان ها در یادگیری، انگیزه ی درونی ایشان است. فهمیدن مطالب، انگیزه ی درونی آنان را تقویت خواهد کرد و سبب شوق یادگیری و کشف اطلاعات خواهد شد. به همین خاطر، هر اندازه مطالب معنی دارتر و منطقی تر باشند، کنجکاوی افراد را بیشتر تحریک می کنند. بر همین اساس، در کلاس درس نیز اگر معلم بتواند مطالب درسی را به صورت معنی دار و قابل درک ارائه دهد و آن ها را با موقعیت های واقعی زندگی ارتباط دهد، شوق و انگیزه ی یادگیری در دانش آموز افزایش خواهد یافت.

 نوشته :آشنا

منابع :روشهای فنون -تدریس برای یادگیری

خری گفت

  خری گفت


تاریخ تولدت مهم نیست



تاریخ تولدت مهم نیست
 

 

تاریخ تولدت مهم نیست ،تاریخ " تبلورت " مهمه؛

اهل کجا بودنت مهم نیست ، " اهل و بجا " بودنت مهمه؛

منطقه ی زندگیت مهم نیست ، " منطق زندگیت " مهمه؛

و گذشته ی زندگیت مهم نیست ،  

 

امروزت مهمه که چه گذشته ای واسه فردات میسازی...

مردم


مردم


نویسنده: احمد خرازی



مَردُم به موجودی گفته میشه


 که از بدو تولد همراهیت میکنه


و تا روز مرگت مجبوری


که برای اون زندگی کنی.


برای مَردُم خیلی مهمه


که تو چی میپوشی؟


کجا میری؟


چند سالته؟


بابات چیکارس؟


ناهار چی خوردی؟


چند روز یه بار حموم میری؟


چرا حالت خوب نیست؟


چرا میخندی؟


چرا ساکتی؟


چرا نیستی؟


چرا ازدواج نمیکنی ؟


چرا بچه دار نمیشی ؟


چرا اینطوری نوشتی؟


عاشق شدی؟


چرا اونطوری نوشتی؟


فارغ شدی؟


چرا چشات قرمزه؟


حشیش کشیدی؟


چرا لاغر شدی؟


شکست عاطفی خوردی؟


چرا چاق شدی؟


زندگی بهت ساخته؟


و چراهای بسیاری


که تا جوابش رو بدست نیاره


دست از سرت ور نمیداره.

شکر خدا


نویسنده: احمد خرازی - ۱۳٩٢/٩/۱٤

شکر خدا

روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ،

 ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ .
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ

 ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ .
ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ یه هزاری ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ 

ﺗﺎﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ.
ﮐﺎﺭﮔﺮ هزاری ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﻭﻧﻮ ﺗﻮﺟﯿﺒﺶ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ

ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ .

ﺑﺎﺭﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ پنج هزار تومنی ﻣﯿندازه ﭘﺎﯾﯿﻦ

 ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ

ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ،

ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ .

ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ (ﮐﻮﭼﮑﯽ) ﺭﻭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ

ﻭ ﺳﻨﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭﮔﺮ .


ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ

ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯿﺰﻧﻪ.


ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ

 


ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ .

 
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻔﺘﻪ

 ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪ،

ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ .



ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ،

ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ

 ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ...

نقاشی مادر

نقاشی مادر
نویسنده: احمد خرازی - ۱۳٩۱/۱۱/٢٤

مادرم یک چشم نداشت.

در کودکی براثر حادثه یک چشمش را ازدست داده بود.

من کلاس سوم دبستان بودم و برادرم کلاس اول.

برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود

که در نقاشی‌هایم هم متوجه نقص عضو او نمی‌شدم

و همیشه او را با دو چشم نقاشی می‌کردم.

فقط در اتوبوس یا خیابان وقتی بچه‌ها و مادر و پدرشان

با تعجب به مامان نگاه می‌کردند و پدر و مادرها که سعی می‌کردند

سوال بچه خود را به نحویکه مامان متوجه یا ناراحت نشود، جواب بدهند،

متوجه این موضوع می ‌شدم و گهگاه یادم می‌افتاد که مامان یک چشم ندارد.

یک روز برادرم از مدرسه آمد و با دیدن مامان یک‌دفعه گریه کرد.

مامان او را نوازش کرد و علت گریه‌اش را پرسید.

برادرم دفتر نقاشی را نشانش داد.

مامان با دیدن دفتر بغضی کرد و سعی کرد جلوی گریه‌اش را بگیرد.

مامان دفتر را گذاشت زمین و برادرم را درآغوش گرفت و بوسید. به او گفت:

فردا می‌رود مدرسه و با معلم نقاشی صحبت می‌کند.

برادرم اشک‌هایش را پاک کرد

و دوید سمت کوچه تا با دوستانش بازی کند. مامان رفت داخل آشپزخانه.

خم شدم و دفتر را برداشتم. نقاشی داداش را نگاه کردم

موضوع نقاشی، کشیدن چهره اعضای خانواده بود.

برادرم مامان را درحالی ‌که دست من و برادرم را دردست داشت، کشیده بود.

 او یک چشم مامان را نکشیده بود

و آن را به صورت یک گودال سیاه نقاشی کرده بود.

معلم نقاشی دور چشم مامان با خودکار قرمز یک دایره بزرگ کشیده بود

و زیر آن نمره 10 داده بود

و نوشته بود که پسرم دقت کن هر آدمی دو چشم دارد.

با دیدن نقاشی اشک‌هایم سرازیر شد. از برادرم بدم آمد.

رفتم آشپزخانه و مامان را که داشت پیاز سرخ می کرد، از پشت بغل کردم.

او مرا نوازش کرد.

گفتم:

مامان پس چرا من همیشه در نقاشی‌هایم شما را کامل نقاشی می‌کنم.

گفتم: از داداش بدم می‌آید و گریه کردم.

مامان روی زمین زانو زد و به من نگاه کرد اشک‌هایم را پاک کرد

و گفت عزیزم گریه نکن تو نبایستی از برادرت ناراحت بشوی او یک پسر است

. پسرها واقع بین‌تر از دخترها هستند؛

آنها همه چیز را آنطور که هست می‌بینند

ولی دخترها آنطورکه دوست دارند باشد، می‌بینند.  

بعد مرا بوسید و گفت:

بهتر است تو هم یاد بگیری که دیگر نقاشی‌هایت را درست بکشی.

 فردای آن روز مامان و من رفتیم به مدرسه برادرم. زنگ تفریح بود.

مامان رفت اتاق مدیر.

خانم مدیر پس از احوال‌پرسی با مامان علت آمدنش را جویا شد.

مامان گفت: آمدم تا معلم نقاشی کلاس اول الف را ببینم.

خانم مدیر پرسید: مشکلی پیش آمده؟ مامان گفت: نه همینطوری.

همه معلم‌های پسرم را می‌شناسم جز معلم نقاشی؛

آمدم که ایشان را هم ملاقات کنم.

خانم مدیر مامان را بردند داخل اتاقی که معلم‌ها نشسته بودند.

خانم مدیر اشاره کرد به خانم جوان و زیبایی و گفت:

ایشان معلم نقاشی پسرتان هستند.

به معلم نقاشی هم گفت: ایشان مادر دانش آموز ج-ا کلاس اول الف هستند.

مامان دستش را به سوی خانم نقاشی دراز کرد.

معلم نقاشی که هنگام واردشدن ما درحال نوشیدن چای بود، بلند شد

و سرفه‌ای کرد و با مامان دست داد.

لحظاتی مامان و خانم نقاشی به یکدیگر نگاه کردند.

مامان گفت: از ملاقات شما بسیار خوشوقتم.

معلم نقاشی گفت: من هم همینطور خانم.

مامان با بقیه معلم‌هایی که می‌شناخت هم احوال‌پرسی کرد

و از اینکه مزاحم وقت استراحت آنها شده بود، عذرخواهی

و از همه خداحافظی کرد و خارج شدیم.

معلم نقاشی دنبال مامان از اتاق خارج شد

و درحالیکه صدایش می لرزید گفت: خانم من نمی دانستم ...

مامان حرفش را قطع کرد و گفت:

خواهش میکنم خانم بفرمایید چایتان سرد می شود.

معلم نقاشی یک قدم نزدیکتر آمد و خواست چیزی بگوید که مامان گفت:

فکر می کنم نمره 10 برای واقع بینی یک کودک خیلی کم است. اینطور نیست؟

معلم نقاشی گفت: بله حق با شماست.

خانم نقاشی بازهم دستش را دراز کرد

و این بار با دودست دست‌های مامان را فشار داد.

مامان از خانم مدیر هم خداحافظی کرد.

آن روز عصر برادرم خندان درحالی‌که داخل راهروی خانه لی‌‌لی می‌کرد،

 آمد و تا مامان را دید دفتر نقاشی را بازکرد و نمره‌اش را نشان داد.

معلم نقاشی روی نمره قبلی خط کشیده بود و نمره 20 جایش نوشته بود.

داداش خیلی خوشحال بود و گفت:

خانم گفت دفترت را بده فکر کنم دیروز اشتباه کردم بعد هم 20 داد.

مامان هم لبخندی زد و او را بوسید و گفت: بله نقاشی پسر من عالیه!

و طوری که داداش متوجه نشود به من چشمک زد و گفت: مگه نه؟

من هم گفتم: آره خیلی خوب کشیده،

اما صدایم لرزید و نتوانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم.

داداشم گفت: چرا گریه می‌کنی؟

گفتم آخه من یه دخترم.