۸ نکته کامپیوتری مهم و شاید خنده دار !

۸ نکته کامپیوتری مهم و شاید خنده دار !


افراد زیادی از خیلی تعاریف و نکات ابتدایی کامپیوتر که برای اکثر مردم خصوصآ جوانان بسیار بدیهی و جا افتاده است ، بی اطلاع هستند و در دنیای مجازی اینترنت ممکن است با اصطلاحات و مواردی روبرو شوند که آنها را دچار سردرگمی یا مشکل کند.
در ادامه به توضیح برخی از نکاتی می پردازیم که هر کاربر ساده کامپیوتر باید بداند. اگر از کاربران تازه کار رایانه و اینترنت هستید توصیه می کنیم این مطلب را با دقت بخوانید.

۱- اول آدرس ایمیل www نمی گذارند: بسیاری از کاربران در اول آدرس ایمیل www می گذارند که این اشتباه است و باعث می شود ایمیل های ارسالی به مقصد نرسند!

۲- اینترنت آن علامت e آبی رنگ نیست: آیکون e آبی رنگ علامت برنامه Internet Explorer، محصول شرکت Microsoft است. خود اینترنت یک شبکه است که برنامه یا آیکون خاصی ندارد.
Internet Explorer به شما کمک می کند از این شبکه برای دیدن سایت های مختلف استفاده کنید. درست مثل اینکه می توانید برنامه کانال های تلویزیون را با یک تلویزیون Panasonic یا با یک تلویزیون Sony یا با هر مارک دیگری ببینید…

برنامه های دیگری هم وجود دارند که کار آن e آبی را می کنند و حتی خیلی بهتر! مثل Safari، Chrome، Opera یا Firefox که می توانید از آنها استفاده کنید.

۳- چت همان یاهو مسنجر نیست: چت کردن لازم نیست حتمآ با برنامه یاهو مسنجر انجام شود. یاهو یکی از شرکت هایی است که سرویس چت اینترنتی را ارائه می کند. با ICQ، MSN Messenger یا Gtalk و… هم می توانید چت کنید (البته با سایر کاربران همان سرویس).

۴- هر کامپیوتری الزامآ ویندوز نیست: یک کامپیوتر را خاموش فرض کنید! حالا باید یک برنامه روی این کامپیوتر نصب شود تا این کامپیوتر بتواند روشن شود و ما از آن استفاده کنیم. به این برنامه ها می گوییم «سیستم عامل» یا «Operating System» یا OS.

یکی از معروف ترین این برنامه ها «ویندوز» نام دارد که نسخه های مختلفی هم ارائه داده است ، مثل ویندوز ۹۸ یا ویندوز xp یا ویستا. ویندوز محصول شرکت Microsoft است.

حال نکته اینجا است، هیچ اجباری به استفاده از ویندوز نیست و ویندوز تنها انتخاب موجود نیست. بلکه این تصور غلط به خاطر سلطه مایکروسافت بر روی بازار به وجود آمده است. در اصل شرکت های مختلف و مشابهی وجود دارند که در این صنعت با مایکروسافت در رقابت هستند و خودشان «سیستم عامل» تولید می کنند. به عنوان مثال، شرکت Apple سیستم عامل Mac را دارد.

۵- پسوند فایل ها مهم است: اول از همه، اصولا پسوند چیست؟ پسوند آن سه حرف آخر اسم هر فایل است که بسته به تنظیمات سیستم شما ممکن است آن را در کنار نام فایل ها نمایش بدهد یا ندهد.
پسوند به ویندوز و شما می گوید که این چه نوع فایلی است. به عنوان مثال یک فایل متنی که فقط حاوی نوشته است پسوندش txt. است.
عکس های واقعی مثل آنها که با دوربین عکاسی می گیرید عمومآ دارای پسوند jpg هستند.
عکس های کارتونی و کامپیوتری و غیر واقعی هم عمومآ gif یا png هستند.
فایل های فشرده شده عمومآ دارای پسوند zip یا rar هستند که آنها را باید با برنامه های مخصوص مثل Winzip یا WinRAR باز کنید.
فایل های اجرایی مثل فایل های برنامه های یا فایل های Setup بازی ها و… هم عمومآ دارای پسوند exe هستند.
آهنگ ها هم که مطمئنا خودتان می دانید، عمومآ mp3 یا wav هستند.

پسوند فایل ها اطلاعات زیادی به ما می دهند. مثلآ اگر کسی یک فایل به شما داد که پسوند آن exe. بود و گفت این عکس خودم است، دارد دروغ می گوید! احتمالآ به جای عکس ، یک برنامه اجرایی است و شاید یک برنامه مخرب مثل یک ویروس باشد.

۶- دومین، دامین یا دامنه: اسم هر سایت (آدرسی که تایپ می کنید که واردش شوید) دامنه آن سایت است. مثلآ دامنه یاهو yahoo.com است. برای داشتن این نام ها باید نام مورد نظر آزاد باشد و مبلغی را سالیانه پرداخت کنید تا به نام شما ثبت شود.

توجه کنید که مثلآ در مثال یاهو، کل عبارت “Yahoo.com” دامنه است، نه فقط “Yahoo” در نتیجه “Yahoo.net” هم یک دامنه جدا است که می تواند متعلق به فرد دیگری باشد، همچنین “Yahoo.org” و… البته شرکت های بزرگ تمام دامنه های اسم شرکت شان را به نام خودشان با پسوندهای مختلف ثبت می کنند.

۷- هاست یا هاستینگ: هاست، هاستینگ یا Host یعنی فضایی که فایل های یک سایت اینترنتی روی آن قرار می گیرد. هر چیزی که شما روی یک سایت می خوانید باید روی یک کامپیوتر واقعی در یک جایی از دنیا وجود داشته باشد. همین مطلب که الان شما می خوانید روی سرور سایت راهنمای وبلاگ نویسان در کشور کانادا است.

این فضا ها هم توسط شرکت ها فروخته می شوند. در نتیجه اگر می بینید می گویند «هاست ۱۰۰ مگابایتی» یعنی به شما ۱۰۰ مگابایت فضا می دهند که فایل های سایت تان را در آن نگهداری کنید.

۸- چگونه سایت داشته باشیم ! برای داشتن یک سایت اینترنتی شما باید ابتدا یک دامنه ثبت شده و یک فضا را داشته باشید. توسط تنظیماتی دامنه به فضای شما متصل و قابلیت استفاده از آن را دارید ، بطوریکه با وارد کردن آدرس سایت و دامنه خود ، به آن فضا یا هاست در واقع مراجعه می کنید. برای نمایش محتویات سایت خود هم نیاز دارید صفحاتی طراحی شود و روی فضای سایت قرار گیرد یا آپلود شود تا بازدیدکنندگان ، صفحات سایت شما را ببینند.

مترسک

مترسک

زحمت دارد…

 آدم بودن را میگویم!

این را میشود از مترسک ها آموخت

آن ها تمام عمر می ایستند تا آدم حسابشان کنند


جالبه ...نه!!!!

جالبه ...نه!!!!
لذت داشتن یه دوست خوب مثل نوشیدن یک فنجون قهوه زیر برفه

درسته آدمو گرم نمیکنه ولی آدمو دلگرم میکنه

4WDULrKdQJ.jpg




در فولکلور آلمان ، قصه ای هست که این چنین بیان می شود :

مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده . 

شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد ،

 برای همین، تمام روز اور ا زیر نظر گرفت.

متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد ،
 مثل یک دزد راه می رود ، 

مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند ،

 پچ پچ می کند ،

آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد ،

 لباسش را عوض کند ، نزد قاضی برود و شکایت کند.

اما همین که وارد خانه شد ، تبرش را پیدا کرد . 

زنش آن را جابه جا کرده بود. 

مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که

 او مثل یک آدم شریف راه می رود ، حرف می زند ، و رفتار می کند!

پائلو کوئیلو میگوید:

 "همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که

 ما انسان ها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم!"

حال خوب........

حال خوب........
هیچ وقت قرص هایی که حال آدم را خوب می کنند؛

جای خوب هایی که دل آدم را قرص می کنند، نمی گیرند ...

*مرجان سرخ*

آزادی....

آزادی....
آزادی واژه زیبایی است که حتی حاضر نیست حروفش به هم وابسته باشد

تنها راه رسیدن به آزادی ، رهایی از وابسته بودن است

دوچرخه


مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد.


او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد.

مأمور مرزی می پرسد : « در کیسه ها چه داری؟». 

او می گوید: " شن" !

مأمور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ،

 یک شبانه روز او را بازداشت می کند ،

 ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد!

بنابر این به او اجازه عبور می دهد.

هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و

 مشکوک بودن و بقیه ماجرا.. .

این موضوع به مدت سه سال هر هفته تکرار می شود و

 سپس آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.

سالها بعد مأمور در شهر او را می بیند

 و پس از احوال پرسی ، به اومی گوید :

 من بازنشسته شده ام اما هنوز هم به تو مشکوکم ؛ 

راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟

قاچاقچی می گوید :

"دوچرخه"
"بعضی وقت ها موضوعات فرعی ، ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کند."